جغرافیای سیاسی اسرائیل / ساختار اقتصادی رژیم صهیونیستی
ساختار اقتصادی رژیم صهیونیستی
امروزه تقدم اقتصاد بر سایر مسائل، در تفکر مدیریتی بسیاری از دولت ها وجود دارد. مطالعه رفتار سیاسی کشورها نشان می دهد که در بسیاری از مناطق جهان، اقتصاد به عنوان متغیر مستقلی، مسائل سیاسی و حتی نظامی را شکل می دهد. در این شرایط، سیاست تابع اقتصاد است.
در مورد دیگری مشاهده می شود که رفتار اقتصادی دولت ها در راستای منافع سیاسی آنها شکل می گیرد. در این صورت نیز سیاست متغیری مستقل و اقتصاد تابع آن است.
در خصوص رژیم صهیونیستی، هر دو رویکرد مذکور صدق می کند. مسئله اقتصاد برای اسرائیل در اهمیتی قرار دارد که گاهی برای دستیابی به آن، روابط سیاسی و دیپلماتیک برقرار می کند و گاهی برای تعمیق منافع مشترک خود با متحدینش، اقدام به افزایش روابط اقتصادی می کند.
اقتصاد رژیم صهیونیستی از دو جهت قابل تحلیل است:
۱- جغرافیای اقتصادی اسرائیل
۲- ژئواکونومی رژیم صهیونیستی
مسلما برای تحلیل رفتار اقتصادی و بعضا سیاسی رژیم صهیونیستی در مناطق مختلف جهان، می بایست ابتدا جغرافیای اقتصادی آن مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد تا نقاط ضعف، قوت و چشم انداز آن تبیین گردد. به این منظور، ابتدا به بررسی ویژگی های سرزمینی اسرائیل از منظر اقتصاد می پردازیم:
جغرافیای ضعیف
نخستین واقعیت در خصوص اقتصاد رژیم صهیونیستی این است که جغرافیای اقتصادی اسرائیل در مقایسه با برخی کشور های آسیایی دیگر کاملا جغرافیایی ضعیف و فقیر است و منابع اولیه قابل توجهی ندارد. در آمار صادراتی رژیم صهیونیستی هیچ ماده طبیعی و اولیه ای به چشم نمی خورد، چرا که جغرافیای اقتصادی اسرائیل از ذخایر معدنی و انرژی تا حدود زیادی محروم است.
علی رغم کشف محدود منابع نفت و گاز در سال های اخیر، واقعیت این است که میزان برخورداری رژیم صهیونیستی از منابع نفتی و گازی اصلا به حدی نیست که برنامه ریزان و استراتژیست های صهیونیستی روی آن متمرکز شوند. تحلیل روند اقتصادی اسرائیل از چند دهه گذشته تا کنون نشان می دهد که حداقل برای آینده ای میان مدت، دکترین اقتصادی اسرائیل هیچ تغییر راهبردی ای را به خود نخواهد دید.
منابع محدود انرژی
پیش از انقلاب اسلامی ایران و همزمان با اوج گرفتن منازعات اسرائیل و اعراب، رژیم صهیونیستی به منظور تامین نیاز های انرژی و سوختی خود، دکترینی تحت عنوان دکترین پیرامونی طراحی نمود.
در این دکترین که پایه و اساس آن مبتنی بر برقراری روابط چندجانبه با کشور های غیر عرب منطقه (مخصوصا ایران و ترکیه) قرار داشت، عامل اقتصاد به عنوان عاملی مهم و راهبردی قلمداد می شد.
طی روابطی که در دکترین پیرامونی برای اسرائیل شکل گرفت، بخش قابل توجهی از انرژی مورد نیاز رژیم صهیونیستی تامین شد، چنانچه که امروزه نیز رژیم صهیونیستی از خط لوله جیهان – تفلیس بهره می برد.
اما در چند سال اخیر با اکتشافاتی که رژیم صهیونیستی در حوزه های موجود در دریای مدیترانه انجام داده، چند میدان گازی و نفتی برای اسرائیل فعال شده اند. طی دو سال اخیر، رژیم صهیونیستی به باشگاه صادرکنندگان نفت جهان پیوسته است. البته همانطور که پیش تر گفته شد، میزان صادرات انرژی برای رژیم صهیونیستی بسیار ناچیز بوده و قابلیت اتکا ندارد. هم اکنون ۱۲ میدان گازی برای رژیم صهیونیستی وجود دارد که البته مقدار منابع ذخیره شده در آنها بسیار ناچیز است. این میادین عبارتند از:
۱- میدان کاریش
۲- میدان تنین
۳- میدان تامار
۴- میدان لویادان
۵- میدان نوآ
۶- میدان دالیت
۷- میدان ماری ب
۸- میدان دولفین
۹- میدان زئوس
۱۰- میدان کاتلان
۱۱- میدان هرمس
۱۲- میدان آتنا
البته در حال حاضر برخی از این میادین غیر فعال هستند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.