ژئواکونومی رژیم صهیونیستی (بخش دوم)
ژئواکونومی رژیم صهیونیستی بخش دوم
ادراک ژئوپلیتیکی اسرائیل با توجه به موقعیت جغرافیایی آن، ابتدا به دو حوزه معطوف می شود:
۱- منطقه مدیترانه و اروپا
۲- منطقه آسیای غربی
مطالعات روابط بین الملل و سیاست خارجی اسرائیل نشان می دهد که عمده تمرکز رژیم صهیونیستی در طراحی و تنظیم سیاست های خود، به این دو منطقه مربوط می شود. از منظر ژئواکونومی نیز می توان گفت که اسرائیل سه هدف اساسی را در ادراک خود دنبال می کند:
۱- دسترسی به منابع و انرژی
۲- دسترسی به گذرگاه های تجاری
۳- بازار های مصرف برای صادرات
بنابراین اصلی ترین سیاست های اقتصادی رژیم صهیونیستی را می توان برگرفته از این سه هدف دانست. ابتدا همانطور که پیش تر بیان شد، جغرافیای اقتصادی اسرائیل از حیث برخورداری از منابع اولیه ضعیف است و رژیم صهیونیستی با ماهیت صنعتی خود، نمی تواند منابع مورد نیازش را به تنهایی تولید کند. بنابراین بخش بزرگی از دیپلماسی اقتصادی و ژئواکونومی اسرائیل در راستای تامین نیاز های اولیه آن است. به منظور تامین این بخش، ژئواکونومی اسرائیل بدین شرح می باشد:
۱- حضور در دریای خزر
بخش قابل توجهی از منابع انرژی و حتی معدنی جهان، در کشور هایی است که حول محور این منطقه قرار دارند. برخی نظریه ها مثل بیضی استراتژیک از جفری کمپ یا هارتلند از مکیندر، به خوبی نشان می دهد که دریای خزر برای هر بازیگر سیاسی یک جذابیت ویژه ای دارد. این منطقه با برخورداری از منابع نفت، گاز، طلا، آهن، مس، سرب، زغال سنگ و… قطعا اهمیتی راهبردی برای بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای دارد.
برای اسرائیل که اقتصادی تقریبا متکی بر صنعت دارد، واردات این مواد و منابع سوختی یکی از اولویت های ژئواکونومیک به شمار می رود. هم اکنون نفت اسرائیل به عنوان یک کالای استراتژیک، تا حدود زیادی از جمهوری آذربایجان وارد می شود که نشان دهنده نگاه ژئواکونومیکی اسرائیل به منطقه قفقاز و دریای خزر است.
علاوه بر آذربایجان، همگرایی اقتصادی اسرائیل با کشور های دیگر قفقاز یعنی ترکیه و گرجستان نیز مهم است، چرا که در وهله اول بخش عمده ای از نیاز های نفتی اسرائیل از کریدور ژئواستراتژیک این دو کشور تامین می شود که در صورت ایجاد اختلال، وارد شدن ضربه ای بزرگ به اقتصاد اسرائیل برآورد شدنیست. علاوه بر آن، اسرائیل و ترکیه برخی همکاری هایی در زمینه خطوط گازی مشترک و ترانزیت انرژی دارند که نشان می دهد مطابق مطالب بیان شده، سیاست خارجی و حتی امنیتی اسرائیل در مواردی وابسته به منافع اقتصادی آن است و رژیم صهیونیستی نمی تواند به صورت طولانی مدت از منطقه قفقاز دور باشد.
۲- حضور در خلیج فارس
منطقه ژئوپلیتیکی دیگری که از منظر اقتصاد نیز برای اسرائیل اهمیت دارد، منطقه خلیج فارس است. رژیم صهیونیستی در دریای خزر نیز علی رغم رویکرد وارداتی خود، سعی بر این داشته است که سهم مهمی را از بازار ها به دست آورد و این دیدگاه در خصوص خلیج فارس نیز صدق می کند. اگرچه که سطح روابط اسرائیل و کشور های این منطقه به اندازه آذربایجان و ترکیه نیست، اما برخورداری این کشور ها از منابع عظیم نفت و گاز، قطعا برای اسرائیل جذابیت دارد.
با تغییری که در مبداء تهدیدات امنیتی اسرائیل در چند دهه اخیر شکل گرفت، موضع رژیم صهیونیستی نیز نسبت به اعراب تغییر کرد و اسرائیل فصل جدیدی را از سیاست خارجی خود در قبال کشور های عربی گشود. امروزه روابط بین الملل اسرائیل و اعراب خلیج فارس در مرحله وابسته سازی متقابل قرار دارد و بدون پیش فرض حضور فعال ایران، می توان گفت که خلیج فارس برای اسرائیل یک کد ژئوپلیتیکی مطلوب به شمار می رود تا با تعمیق عمق استراتژیک خود در عرصه اقتصادی، موازنه منطقه را به نفع خود تغییر دهد.
خلیج فارس می تواند با تامین چند برابری نفت اسرائیل، تحولی راهبردی در سیاست گذاری های اقتصادی رژیم صهیونیستی ایجاد کند. از سویی دیگر نیاز های شدید و فراوان کشور های حاشیه خلیج فارس به واردات کالا های مختلف، می تواند فرصت بسیار مناسبی برای دیپلماسی اقتصادی رژیم صهیونیستی باشد. بنابراین اسرائیل کد های موجود در این منطقه را با دو رویکرد واردات نفت و صادرات محصولات دنبال می کند.
مسئول سیاسی موسسه شهید کامبوزیا
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.